جهان مادی جهان تنگناهاست. هر چه قدر هم بخواهید از سختیها و گرفتاریها فرار کنید و به دور باشید در یکی از پیچ و تابهای تنگنای جهان مادی گرفتار خواهید شد. این مقدمه را نگفتم که ناامیدتان کنم بلکه برعکس میخواهم یادآوری کنم که اگر میبینید در زندگی مدام با مشکلات برخورد میکنید و با پشت سر گذاشتن یک مشکل با چندین مشکل دیگر رو به رو میشوید فکر نکنید ااماً نقطه ضعفی دارید. البته بازنگری در روند زندگی و بررسی علل ایجاد این مشکلات ضروری است اما این مسائل مختص به شما نیست.
ادامه مطلبوقتی به کتابخانه میروم حالم خوب میشود. دوست دارم از ته دل بخندم، ساعتها در آنجا بپلکم، کتابها را بردارم، ورق بزنم و سر جایشان بگذارم. در دنیای کتابهای متفاوت غرق شوم. از بین آن همه کتاب چند تایی را با خود بردارم و به خانه ببرم و این داستان را بارها و بارها ادامه دهم.
کاش میتوانستم در کتابخانه زندگی کنم، در کتابخانه بخوابم، در کتابخانه غذا بخورم و دوستانم را در کتابخانه ملاقات کنم.
در جامعهای زندگی میکنیم که زندگی شبانه در آن وجود ندارد. همه آدمها مم هستند شب را بخوابند. خوابیدنِ شب برای افراد مختلف دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. کسی حق ندارد شب را بیدار بماند. این کار یک عمل نابهنجار تلقی میشود. اگر احیانا کسی یک شب بیخوابی به سرش بزند هیچ جایی ندارد برود و شب خود را سر کند. باید تا صبح در خانه با خودش کلنجار برود و تمام خانواده را هم زابراه کند. اگر کسی بنا به دلایلی علاقه و عادت به این داشته باشد که شبها بیدار بماند و روزها بخوابد یا باید اتاقی از آن خود داشته باشد تا کاری به کار کسی نداشته باشد و دیگران نیز کاری به کارش نداشته باشند یا اینکه او هم مدام در عذاب و زحمت خواهد بود.
ادامه مطلبیک متن شبه عاشقانه
خدا نکند آدم کتاب بازی باشید و پایتان به نمایشگاه کتاب یا یک کتابفروشی با کتاب های نایاب یا تخفیف دار باز شود. در چنین جاهایی آدم کتاب باز مانند عاشقی است که معشوقش بی سر و صدا از دور نشسته و به او چشمک می زند. آن هم نه یک معشوق که هزاران معشوق. می خواهد تک تک آنها را در دست بگیرد، لمسشان کند، در آغوش بفشارد و برای همیشه از آن خود کند اما .
ادامه مطلب
درباره این سایت