وقتی به کتابخانه می‌روم حالم خوب می‌شود. دوست دارم از ته دل بخندم، ساعت‌ها در آنجا بپلکم، کتاب‌ها را بردارم، ورق بزنم و سر جای‌شان بگذارم. در دنیای کتاب‌های متفاوت غرق شوم. از بین آن همه کتاب چند تایی را با خود بردارم و به خانه ببرم و این داستان را بارها و بارها ادامه دهم.

کاش می‌توانستم در کتابخانه زندگی کنم، در کتابخانه بخوابم، در کتابخانه غذا بخورم و دوستانم را در کتابخانه ملاقات کنم.

 


آیا با زندگیتان حال می کنید؟

وقتی به کتابخانه می روم

کتابخانه شبانه‌روزی

کتابخانه ,بارها ,داستان ,دهم ,ببرم ,بردارم ,در کتابخانه ,به کتابخانه ,وقتی به ,و بارها ,بارها و

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

(کانون فرهنگی و هنری امام حسن مجتبی(علیه السلام اخبار شهر استانبول هنرستان حرفه ای خاتم الانبیا من یک نوجوانم *****آموزش کلیه سازها در قزوین***09380338496*** پرسش مهر وبلاگ بنده کابین آسانسور، آلبوم عکس مدل و انواع طرح های کابین لوکس، شیک، لاکچری مجال شرکت پیام دشت پارس